معنی پرستیدنی مشرکان

حل جدول

پرستیدنی مشرکان

بت


مشرکان

کفار


سردسته مشرکان مکه

ابوسفیان


از مشرکان مکه

ابوجهل


سر دسته مشرکان مکه

ابوسفیان


ابوسفیان

سردسته مشرکان مکه

سر دسته مشرکان مکه


ملحدان

کفار ، مشرکان ،‌کافران ،‌بی دینان

لغت نامه دهخدا

پرستیدنی

پرستیدنی. [پ َ رَ دَ] (ص لیاقت) درخور پرستش. که پرستش را سزاوار است.

فرهنگ فارسی هوشیار

پرستیدنی

(صفت) که سزاوار پرستش است در خور پرستش.


قامت سزا

نماز سزا سزاوار نیایش پرستیدنی

مترادف و متضاد زبان فارسی

ملاحده

ملحدان، ملحدها، کافران، بی‌دینان، کفار، ایمان‌باختگان، بدکیشان، زندیقان، مشرکان،
(متضاد) مومنان

آیه های قرآن

فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشرکین

آنچه را مأموریت دارى، آشکارا بیان کن! و از مشرکان روى گردان (و به آنها اعتنا نکن) !


ان ابراهیم کان امة قانتا لله حنیفا و لم یک من المشرکین

ابراهیم (به تنهایى) امّتى بود مطیع فرمان خدا؛ خالى از هر گونه انحراف؛ و از مشرکان نبود؛


إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُوْلَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ

کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند، جاودانه در آن مى‏مانند؛ آنها بدترین مخلوقاتند!

معادل ابجد

پرستیدنی مشرکان

1347

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری